تصور کنید با انبوهی از کالاها در انبار سازمانتان مواجه هستید و هزینه های نگهداری موجودی روز به روز افزایش می یابد. چطور می توانید تصمیم بگیرید کدام کالاها را باید سفارش دهید، کدام را کاهش دهید و کدام را حذف کنید؟ این چالشی است که بسیاری از سازمان های ایرانی با آن روبرو هستند و نیازمند راهکار هوشمندانه مبتنی بر داده برای حل آن هستند.
در این مقاله، تجربه ای کاربردی از فرهاد لطفی، سینیور BI دیجی کالا را بررسی می کنیم. او با استفاده از تحلیل داده ها و هوش تجاری، رویکردی نوآورانه برای کاهش هزینه های انبار ارائه داده است که می تواند برای بسیاری از کسب وکارها الهام بخش باشد.
تیم خرید داخلی دیجی کالا با چالش مهمی روبرو بود: چگونه می توان هزینه های ریالی انبار را کاهش داد؟ برای پرداختن به این مسئله، نخستین گام درک دقیق وضعیت موجود بود.
لطفی توضیح می دهد: "در ابتدا باید می فهمیدیم که از لحاظ ریالی، انبارمان در چه وضعیتی قرار دارد."
برای این منظور، تیم باید داده های خرید و مصرف را در بازه زمانی یک تا دو سال گذشته بررسی می کرد. این بررسی به صورت نمودار روند نشان می داد که هزینه های ریالی افزایش یا کاهش داشته است.
پس از تحلیل داده ها، مشخص شد که هزینه های ریالی انبار به شدت افزایش یافته است. حال سؤال اصلی این بود:
برای کاهش هزینه انبار چه باید کرد؟
راهکار پیشنهادی، تعریف وضعیت یا استاتوس برای هر یک از کالاهای موجود در انبار بود. این طبقه بندی بر اساس الگوی مصرف و خرید در ۲۴ ماه گذشته انجام می شد.
کالایی را در نظر بگیرید که در ۲۴ ماه گذشته یک بار خرید شده ولی هیچ مصرفی نداشته است. این کالا مرده است؛ اصطلاحاً کالای دیده شده داخل انبار است.
این نوع کالاها بدون هیچ مصرفی، فقط هزینه نگهداری به سازمان تحمیل می کنند و از مصادیق بارز اتلاف سرمایه هستند.
وضعیت دیگری را در نظر بگیریم؛ مثلاً در دو سال گذشته ما هیچ مصرفی نداشتیم، اما یک هفته پیش از آن یک خرید داشتیم. خب این کالای جدید است، کالای نو است.
به این ترتیب، هر کالا با توجه به الگوی مصرف و خرید، در یک وضعیت خاص قرار می گیرد که می تواند مبنای تصمیم گیری های انبارداری باشد.
بعد از تعیین وضعیت، گام دوم تعیین ماهیت کالاها بود. ماهیت کالا مشخص می کند که آن کالا چه نقشی در سازمان ایفا می کند.
بطری آب معدنی داخل شرکت، برای تیم خرید داخلی، ماهیتش یک کالای روتین است. مطمئناً یک سری کالای روتین هست که مدام دارد مصرف و خرید می شود.
این کالاها به طور منظم مصرف می شوند و باید همیشه در دسترس باشند. مدیریت موجودی این اقلام نیازمند توجه به چرخه مصرف و زمان تأمین است.
گروه دیگری از کالاها مانند لپ تاپ و دوربین، جزو کالاهای سرمایه ای محسوب می شوند که در اصطلاح به آنها کپکس (CAPEX) یا کالاهای کپیتال می گویند. این دسته از اقلام برای سازمان ماهیت استراتژیک دارند و در فرآیندهای کلیدی کسب وکار نقش مهمی ایفا می کنند. این کالاها نیازمند برنامه ریزی دقیق تر هستند.
با ترکیب دو بعد وضعیت و ماهیت کالا، می توان یک ماتریس ریسک ایجاد کرد که به تیم خرید داخلی کمک می کند تا تصمیمات بهتری بگیرد.
لطفی مثالی می زند: "کالایی را در نظر بگیرید که ماهیتش استراتژیک است و وضعیتش در حالت آندر قرار دارد. این کالا برای سازمان ریسک دارد."
به عنوان مثال، اگر تعداد لپ تاپ ها در انبار کم باشد (وضعیت آندر) و این کالا برای سازمان استراتژیک باشد، این موضوع یک ریسک عملیاتی محسوب می شود.
"کالای لپ تاپ، یک کالای شناخته شده به عنوان کالای استراتژیک است و در مرحله آندر قرار دارد. یعنی موجودی اش در انبارمان مثلاً دو یا سه عدد است. خب، این برای سازمان ما ریسک دارد. پس باید در اولویت سفارش گذاری باشند."
مدیریت موجودی مؤثر فراتر از دسته بندی ساده کالاها است. برای دستیابی به نتایج قابل توجه، می توان از تکنیک های تحلیلی پیشرفته تری استفاده کرد:
یکی از مهم ترین کاربردهای تحلیل داده در مدیریت انبار، پیش بینی دقیق تقاضا است. برای این منظور می توان از مدل های سری زمانی استفاده کرد:
مدل ARIMA (AutoRegressive Integrated Moving Average): این مدل با تحلیل داده های تاریخی مصرف، الگوهای فصلی و روندها را شناسایی می کند. برای مثال، فرمول اصلی ARIMA به صورت ARIMA(p,d,q) نمایش داده می شود که در آن:
# نمونه کد پایتون برای پیش بینی تقاضا با ARIMA
from statsmodels.tsa.arima.model import ARIMA
import pandas as pd
# فرض کنید historical_demand داده های تقاضای تاریخی است
model = ARIMA(historical_demand, order=(5,1,0))
model_fit = model.fit()
forecast = model_fit.forecast(steps=30) # پیش بینی برای 30 روز آیندهالگوریتم های یادگیری ماشین: مدل های پیشرفته تر مانند XGBoost یا شبکه های عصبی می توانند متغیرهای بیشتری را در نظر بگیرند، مانند:
برای تعیین دقیق زمان سفارش و میزان آن، می توان از فرمول های ریاضی استفاده کرد:
EOQ = √(2DS/H)
که در آن:
ROP = d × L + SS
که در آن:
SS = z × σd × √L
که در آن:
ترکیب تحلیل ABC (بر اساس ارزش) با تحلیل XYZ (بر اساس پایداری تقاضا) یک ماتریس 3×3 ایجاد می کند که استراتژی های مختلف مدیریت موجودی را مشخص می کند:
تحلیل ABC: کالاها را بر اساس قانون پارتو دسته بندی می کند:
تحلیل XYZ: کالاها را بر اساس ثبات مصرف دسته بندی می کند:
-- نمونه کوئری SQL برای تحلیل ABC
SELECT
product_id,
product_name,
annual_value,
SUM(annual_value) OVER (ORDER BY annual_value DESC) / SUM(annual_value) OVER () AS cumulative_percentage,
CASE
WHEN SUM(annual_value) OVER (ORDER BY annual_value DESC) / SUM(annual_value) OVER () <= 0.8 THEN 'A'
WHEN SUM(annual_value) OVER (ORDER BY annual_value DESC) / SUM(annual_value) OVER () <= 0.95 THEN 'B'
ELSE 'C'
END AS abc_class
FROM
product_sales
ORDER BY
annual_value DESC;شبکه های عصبی عمیق می توانند الگوهای پیچیده ای را که با روش های آماری سنتی قابل تشخیص نیستند، شناسایی کنند:
یک داشبورد تحلیلی مؤثر باید شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) مرتبط با مدیریت موجودی را نمایش دهد:
برای متعادل کردن اهداف متضاد (مانند کاهش هزینه موجودی و افزایش سطح خدمات)، می توان از الگوریتم های بهینه سازی چندهدفه استفاده کرد:
این تکنیک های پیشرفته تحلیل داده می توانند به سازمان ها کمک کنند تا فراتر از طبقه بندی ساده کالاها، به یک سیستم مدیریت موجودی هوشمند و پویا دست یابند که به طور مداوم با شرایط بازار و الگوهای مصرف تطبیق می یابد.
برای عملیاتی کردن این رویکرد، می توان یک داشبورد BI طراحی کرد که ماتریس ریسک را نمایش دهد. این داشبورد به تیم خرید داخلی کمک می کند تا:
برای شناسایی کالاهای مرده، باید تاریخچه مصرف و خرید کالاها را بررسی کنید. کالاهایی که در بازه زمانی طولانی (مثلاً ۲۴ ماه) خریداری شده اند اما مصرفی نداشته اند، کالای مرده محسوب می شوند.
ماتریس ریسک به شما کمک می کند تا اولویت های مدیریت موجودی را مشخص کنید. با این ابزار می توانید کالاهایی که ریسک بالاتری برای سازمان دارند (مانند کالاهای استراتژیک با موجودی کم) را شناسایی کرده و برای آنها برنامه ریزی دقیق تری انجام دهید.
برای کاهش هزینه های انبار می توانید اقدامات زیر را انجام دهید:
مدیریت هوشمندانه انبار با استفاده از تحلیل داده ها می تواند به کاهش قابل توجه هزینه ها منجر شود. رویکرد ارائه شده توسط فرهاد لطفی نشان می دهد که چگونه می توان با طبقه بندی کالاها بر اساس وضعیت و ماهیت آنها، تصمیمات بهتری در مورد موجودی انبار گرفت.
با این رویکرد، نه تنها هزینه های انبار را کاهش می دهید، بلکه از بروز مشکلات ناشی از کمبود کالاهای استراتژیک نیز جلوگیری خواهید کرد و بهره وری سازمان خود را افزایش می دهید.
آیا شما هم با چالش های مدیریت موجودی انبار روبرو هستید؟ کدام یک از این راهکارها را در سازمان خود پیاده سازی کرده اید؟ نظرات و تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
اصفهان، خیابان حمزه اصفهانی، بن بست تخت جمشید(18) ، پلاک ۴
دفتر تهران: تهران، خیابان سهروردی شمالی، خیابان هویزه شرقی، پلاک 20، طبقه دوم، واحد 6