ساعت از نیمه شب گذشته، چشم هایم از خستگی می سوزد و هنوز یک باگ در کدم مانده که باید تا فردا صبح حلش کنم. این سناریویی است که بسیاری از ما برنامه نویس ها با آن آشناییم. همزمان، پیام های خانواده روی گوشی بی پاسخ مانده و قرار ورزشی امروز هم کنسل شده. آیا این تجربه برای شما هم آشناست؟
من کیمیا رضایی هستم، برنامه نویسی را از دبیرستان شروع کردم و بعد از تحصیل در رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه امیرکبیر، الان سه سال است که در اسنپ فود به عنوان بک اند دولوپر کار می کنم. در طول این مسیر، یکی از بزرگترین چالش هایی که با آن مواجه شده ام، یافتن تعادل بین کار و زندگی بوده است.
چیزی که شاید برای من به عنوان یک برنامه نویس خانم بیشتر خودش را نشان می دهد، یک جمله ی کلیدی است که به آن اعتقاد دارم و سعی می کنم در تمام لحظه های زندگی ام به آن پایبند باشم:
در هر لحظه، بهترین کار آن لحظه را انجام دهید
این اصل ساده اما قدرتمند، تمام فلسفه ی من برای ایجاد تعادل کار و زندگی است. وقتی زمان مشخصی برای کار کردن داریم، باید تمام تمرکز خود را روی آن بگذاریم. نه اینکه ذهنمان درگیر کارهای دیگر باشد یا به موارد جانبی فکر کنیم که نمی توانیم با کیفیت به آنها برسیم.
همین اصل در مورد زمانی که برای خانواده، ورزش، یا هر بُعد دیگری از زندگی مان می گذاریم هم صادق است. هر لحظه بهترین نسخه ی خودمان باشیم و بهترین تلاشی که می توانیم را برای آن کار انجام دهیم.
تصور کنید در کنار خانواده تان هستید، اما ذهنتان درگیر باگی است که باید فردا حلش کنید. آیا واقعاً حضور دارید؟ آیا می توانید از آن لحظات لذت ببرید؟ قطعاً خیر!
برای رسیدن به این اصل طلایی، چند نکته ی کلیدی وجود دارد که باید به آنها توجه کنیم:
شاید به نظر کلیشه ای برسد، اما توجه به تغذیه و ورزش واقعاً اهمیت دارد. مغز یک برنامه نویس مانند CPU کامپیوتر است - اگر بیش از حد داغ کند یا انرژی کافی نداشته باشد، عملکردش افت می کند.
وقتی می خواهیم زندگی کاری با کیفیت تری داشته باشیم، باید به سلامتی خودمان هم توجه کنیم. من شخصاً متوجه شده ام روزهایی که 30 دقیقه ورزش صبحگاهی دارم، بازدهی کاری ام به طرز چشمگیری افزایش پیدا می کند.
این نکته از تجربه های شخصی من است: درخواست کمک کردن در حوزه کاری ما نه تنها چیز بدی نیست، بلکه گاهی ضروری است.
به صورت ذاتی، شاید برای ما به عنوان برنامه نویس ها (و به خصوص برنامه نویس های خانم) سخت تر باشد که بپذیریم به کمک نیاز داریم. اما واقعیت این است که اگر تسکی بیش از حد توان ما طول می کشد یا بیش از حد ما را درگیر می کند، درخواست کمک از کسی که شاید تجربه بیشتری دارد، می تواند در مدیریت زمان به ما کمک شایانی کند.
من یاد گرفته ام که گفتن جمله ی “من به کمک نیاز دارم” نشانه ی ضعف نیست، بلکه نشانه ی هوشمندی و بلوغ حرفه ای است.
اگر ترجیح می دهید این مقاله را به صورت فایل قابل دانلود در اختیار داشته باشید و در هر زمان و هر مکان به آن دسترسی داشته باشید، همین حالا نسخه دانلودی را دریافت کنید.
حالا که با اصل اساسی و نکات کلیدی آشنا شدیم، بیایید چند تکنیک عملی را بررسی کنیم:
ساعات مشخصی برای کار تعیین کنید و سعی کنید خارج از آن ساعات، به ایمیل ها و پیام های کاری پاسخ ندهید. این مرزبندی زمانی به شما کمک می کند تا:
ذهنتان بداند چه زمانی باید در “حالت کار” باشد
استرس کمتری در زمان استراحت تجربه کنید
کیفیت زمان شخصی تان افزایش یابد
آیا تا به حال متوجه شده اید که وقتی مرز مشخصی بین کار و زندگی شخصی ندارید، هیچ کدام را به درستی انجام نمی دهید؟
تکنیک پومودورو یکی از مؤثرترین روش های مدیریت زمان برای برنامه نویسان است:
25 دقیقه کار متمرکز
5 دقیقه استراحت
پس از 4 دور، یک استراحت طولانی تر (15-30 دقیقه)
این تکنیک به شما کمک می کند تا در زمان کار، واقعاً متمرکز باشید و از خستگی ذهنی جلوگیری کنید. من شخصاً با استفاده از این روش توانسته ام بهره وری خود را تا 40% افزایش دهم.
زمان هایی را برای خانواده، دوستان، ورزش و سرگرمی در تقویم خود مشخص کنید، درست مثل جلسات کاری. برنامه ریزی هفتگی به شما کمک می کند:
1. اولویت های زندگی تان را فراموش نکنید
2. تعادل بهتری بین جنبه های مختلف زندگی ایجاد کنید
3. با آرامش بیشتری کار کنید، چون می دانید برای سایر جنبه های زندگی هم وقت گذاشته اید
یاد بگیرید به درخواست هایی که با اولویت های شما همخوانی ندارند، “نه” بگویید. این مهارت برای حفظ تعادل کار و زندگی ضروری است.
وقتی به هر درخواستی “بله” می گویید، در واقع به اولویت های اصلی زندگی تان “نه” گفته اید. آیا واقعاً ارزشش را دارد؟
اگر ترجیح می دهید این مقاله را به صورت فایل قابل دانلود در اختیار داشته باشید و در هر زمان و هر مکان به آن دسترسی داشته باشید، همین حالا نسخه دانلودی را دریافت کنید.
تعادل بین کار و زندگی برای همه چالش برانگیز است، اما برای برنامه نویسان که اغلب با ددلاین های فشرده و مشکلات پیچیده سروکار دارند، می تواند حتی سخت تر باشد. اصل “در هر لحظه، بهترین کار آن لحظه را انجام دهید” می تواند راهنمای خوبی برای ما باشد. مراقبت از سلامتی و یادگیری درخواست کمک، دو ستون اصلی برای رسیدن به این تعادل هستند. برای دستیابی به این تعادل، ضروری است که هر روز حداقل 30 دقیقه برای سلامتی خود وقت بگذارید و مرزی مشخص بین زمان کار و زندگی شخصی ایجاد کنید. همچنین، هنگامی که احساس می کنید کاری از توانتان خارج است، بدون خجالت درخواست کمک کنید و در هر لحظه، فقط روی همان کاری که انجام می دهید تمرکز داشته باشید. به یاد داشته باشید، هدف نهایی ما فقط نوشتن کدهای عالی نیست، بلکه داشتن یک زندگی متعادل و رضایت بخش است که در آن هم به رشد حرفه ای می رسیم و هم از لحظات زندگی شخصی خود لذت می بریم.
چگونه می توانم بین کدنویسی و زندگی شخصی تعادل ایجاد کنم؟
با تعیین مرزهای مشخص زمانی، استفاده از تکنیک های مدیریت زمان مانند پومودورو، و اولویت بندی فعالیت های روزانه می توانید تعادل بهتری ایجاد کنید. مهم ترین اصل، حضور کامل در لحظه و تمرکز روی کاری است که انجام می دهید.
آیا برنامه نویسان موفق واقعاً تعادل کار و زندگی دارند؟
بله! بسیاری از برنامه نویسان موفق دقیقاً به همین دلیل موفق هستند که توانسته اند تعادل خوبی بین کار و زندگی شخصی ایجاد کنند. این تعادل به آنها کمک می کند با ذهنی تازه و خلاق به مسائل بپردازند و از فرسودگی شغلی جلوگیری کنند.
چگونه می توانم استرس ناشی از ددلاین های برنامه نویسی را مدیریت کنم؟
برنامه ریزی دقیق، تقسیم پروژه ها به وظایف کوچکتر، تکنیک پومودورو، و درخواست کمک به موقع، همگی به کاهش استرس ناشی از ددلاین ها کمک می کنند. همچنین، تکنیک های آرام سازی مانند مدیتیشن و تنفس عمیق می توانند در لحظات پراسترس مؤثر باشند.
اصفهان، خیابان حمزه اصفهانی، بن بست تخت جمشید(18) ، پلاک ۴
دفتر تهران: تهران، خیابان سهروردی شمالی، خیابان هویزه شرقی، پلاک 20، طبقه دوم، واحد 6